النا فرشته کوچولوالنا فرشته کوچولو، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

النا فرشته کوچولوی مامان و بابا

دندون 7 و 8 النایی

دخترم جدیدا داره تند تند دندون در میاره یکی دیگه از دندونهای پایین ویکی هم دندون آسیاب پایین مبارک باشه دخملی عزیزم (92/10/19)   ...
21 دی 1392

شناسایی افراد اشیا وحیوانات در 15 و 16 ماهگی

النای قشنگم در 15-16 ماهگی وقتی ازش میپرسی امین کو ؟ رکسانا کو؟ خاله کجاست ؟با انگشت  نشون میده  عکس حیوانات رو هم میتونه نشون بده شیر -اسب- سگ- گنجشک- گربه- گاو- وهرچی شبیه اونهاست  میوه های متفاوت: سیب - موز- انار- نارنگی  النا تا 3 میشمره یت دو ته دخترم ماه منه  ...
15 دی 1392

النا در 16 ماهگی

  یک کار جالب النا میتونه اسم خودش رو بگه15 دی ماه 92 وقتی با النا صحبت میکردم ازش پرسیدم اسمت چیه مامانی؟ خیلی راحت گفت نلنا وای چه عالی   تبریک میگم دختر گلم بابایی و مامانی کلی خوشحالن النا میتونه توی یکسال و سه ماه و 10 روزگی اسمش رو راحت بگه  بقیه کارهای جدید النایی   ا لنا کاملا میتونه خودش غذا بخوره-  وقتی پرنده ها رو تو آسمون  میبینه میگه جیک جیک وقتی ازش میپرسی پارک کجاست نشون میده کلمات جدید:     افت (رفت) - افتاد- برگرد- بینی- نی نی - به به - تبش (کفش) - نی  (نیست) -             ...
15 دی 1392

شب یلدای النای قشنگم

النای من روز به روز شیرین تر وقشنگتر از روز قبلش میشه امسال دومین سالی هست که شب یلدا رو سه نفری جشن میگیریم النایی مامانی وبابا جونی  شب یلدای خوبی بود بابا علیرضا  برای دختر گلم کادو  میز و صندلی خریده بود النا خیلی ذوق کرده بود واصلا از صندلی پایین نمی اومد قربونش بشه مامان  بعد از جشن سه نفری رفتیم خونه مامانی تا بلند ترین شب سال رو با مامان جونی بابا جونی و خاله ها وداییها و..... دور هم باشیم وفال حافظ بگیریم اونجا هم  همه بودن و خیلی خوش گذشت حافظ خوانی داشتیم  انار و...... خوردیم جای عمه ها وعموها وبابا جون ومامان جون دیگه هم خالی           ...
15 دی 1392
1